بعضی از ایده های کارآفرینی آنقدر سخت هست که بهتر است دورشان را با خودکار قرمز خط بکشیم. اگرچه همیشه کسانی هستند که ساز مخالف می زنند و یک تنه به سراغ سخت ترین ایده های دنیا می روند اما اغلب اوقات چیزی به غیر از شکست نصیب شان نمی شود.
به گزارش بهره ور نیوز به نقل از فرصت امروز، مدیریت یک کسب و کار هیچ وقت کار ساده ای نیست. کارآفرینانی که وارد این مسیر می شوند باید تعهد کاری، مهارت و صبر بالایی داشته باشند. چنین کاری دقیقا مثل تمرین های بی وقفه ورزشکاران برای موفقیت در مسابقات المپیک است. البته گاهی اوقات اوضاع به قدری سخت می شود که دیگر تقصیرها متوجه کارآفرینان نیست. مثلا بازاریابی را در نظر بگیرید که هیأت مدیره انتظار دارد بدون حتی یک دلار بودجه کمپینی بی نظیر طراحی کند؛ در حالی که تا همین یک هفته قبل ولخرجی های مارکتینگ شرکت اصلا حساب و کتاب نداشته است!
اما بعضی از ایده های کارآفرینی آنقدر سخت هست که بهتر است دورشان را با خودکار قرمز خط بکشیم. اگرچه همیشه کسانی هستند که ساز مخالف می زنند و یک تنه به سراغ سخت ترین ایده های دنیا می روند اما اغلب اوقات چیزی به غیر از شکست نصیب شان نمی شود.
بی شک هیچ کارآفرینی دوست ندارد سراغ ایده هایی سخت و دشوار برود. این طوری آدم حس گیر افتادن در یک هزارتوی عجیب و غریب را خواهد داشت. خب تا وقتی گزینه های بهتری برای راه اندازی استارت آپ وجود دارد، اصلا چرا آدم باید سراغ گزینه های سخت برود؟
هدف ما در این مقاله کاملا روشن است. ما قصد داریم بعضی از ایده های کارآفرینی که اصلا نباید سراغ شان بروید را زیر ذره بین ببریم. از آنجایی که مخاطب های ما خیلی باهوش تر از آن هستند که همین طور الکی دور ایده ای را خط بکشند، ما با دلیل و منطق بحث را جلو خواهیم برد. پس با ما همراه باشید تا نگاهی کوتاه به بعضی از بدترین ایده ها برای شروع کسب و کار داشته باشیم.
فروشگاه آنلاین برای فروش محصولات دیگران
تب ورود به دنیای فروش آنلاین بعد از پاندمی کرونا آنقدر افزایش یافته که دیگر کمتر برندی در این دنیا سایت رسمی برای فروش محصولاتش ندارد. در این بین غول هایی مثل آمازون که از دهه ها قبل کارشان را شروع کرده اند، جاپای محکمی در بازار دارند. با این حال اوضاع برای بقیه کسب و کارهای تازه وارد چندان خوب پیش نمی رود. خب تا وقتی مشتریان امکان خرید مستقیم از برندهای بزرگ را دارند، چرا باید همان محصولات را از شما بخرند؟
یکی از مزایای رقابتی خرده فروشی های آنلاین ارسال رایگان مرسولات است. این امکان تا همین چند سال قبل کاملا منطقی و مقرون به صرفه بود. با این حال در طول یکی دو سال اخیر به خاطر نرخ بالای تورم و رکود اقتصادی در کشورهای مختلف دنیا دیگر چنین گزینه هایی در دسترس نیست. در عوض دریافت هزینه ارسال مرسولات روز به روز بیشتر می شود.
شما را نمی دانم، ولی من که اگر قرار باشد هزینه ارسال سفارشاتم را پرداخت کنم، یک راست می روم سراغ سایت رسمی برند مورد علاقه ام. فرض کنید پای خرید کفش آدیداس وسط باشد؛ بی شک در چنین سناریویی خرید مستقیم از سایت آدیداس خیلی منطقی تر از پرداخت پول اضافه به سایت های متفرقه و ناشناس خواهد بود، مگر نه؟
شرکت های مدیریت مراسم های بزرگ
برگزاری مراسم های بزرگ تبدیل به عادتی جذاب برای برندهای چند میلیون دلاری شده است. چنین مراسم هایی نه فقط برای چشم و هم چشمی، بلکه جلب نظر مشتریان در بازارهای جهانی کاربرد دارد. این روزها خیلی از مردم علاقه سیری ناپذیری برای شناخت بیشتری درباره برندهای مورد علاقه شان دارند. گاهی اوقات این خواسته به قدری مهم می شود که برندهای مختلف دست به دست هم داده تا مراسم های مشترک برگزار کنند.
بی شک برگزاری یک مراسم بزرگ کار راحتی نیست. به همین خاطر کسب و کارهای زیادی در طول زمان برای مدیریت چنین مراسم هایی پا به عرصه گذاشته اند. احتمالا شما هم دوران طلایی چنین شرکت هایی را به یاد دارید. البته حالا دیگر آن دوران به سر رسیده است؛ چراکه اغلب برندهای بزرگ خودشان برای برگزاری مراسم های کاری پیشقدم می شوند. این یعنی سرمایه گذاری بر روی چنین حوزه ای دیگر توجیه اقتصادی و حتی منطقی ندارد.
کافی شاپ
عشق و علاقه به قهوه حد و مرز ندارد. خیلی از مردم در سراسر دنیا پاتوق خاص خودشان برای صرف نوشیدنی های مختلف یا گپ و گفت با دوستان را دارند. البته این شرایط با بروز پاندمی کرونا تا حد زیادی به هم ریخت. به طوری که حتی امروز هم خیلی از مردم دیگر حوصله حضور در کافی شاپ ها را ندارند. هرچه باشد نزدیک به دو سال همه مردم خانه نشین بوده و دورکاری حالا دیگر تبدیل به نوعی سبک زندگی شده است.
شاید فکر کنید با کاهش آمار مرگ و میر کرونا دیگر این کابوس بزرگ به پایان رسیده است. در این صورت باید کمی ناامیدتان کنیم؛ چراکه هنوز هم بعضی از مردم ترس ابتلا به کرونا دارند. به علاوه، عادت به حضور در خانه چیزی نیست که به این زودی ها از سر مردم بیرون برود.
اگر از ما می شنوید، دست کم الان زمان مناسبی برای راه اندازی استارت آپ در حوزه کافی شاپ نیست. البته این به معنای مرگ کافی شاپ ها نخواهد بود. یک ایده بهتر در این میان سرمایه گذاری بر روی کافی شاپ های آنلاین است. درست حدس زدید، همان کافی شاپ هایی که سفارش مشتریان را به طور دیجیتال دریافت کرده و آنها را با پیک تحویل می دهند.
کارآفرینان باید همیشه مطابق میل مشتریان جلو بروند. این روزها مردم دوست دارند بیشتر وقت شان را در خانه بگذرانند. به همین خاطر کافی شاپ ها هم باید خودشان را با این عادت جدید مشتریان هماهنگ کنند. وگرنه چیزی به غیر از شکست در انتظارشان نخواهد بود.
خدمات نرم افزاری
دنیای نرم افزارها آنقدر شلوغ شده که دیگر جای سوزن انداختن در این صنعت نیست. متهم ردیف اول نیز در این رابطه شیوه های ساده برای طراحی نرم افزار است. زمانی نه چندان دور طراحی نرم افزار کاری بود که هر کسی از پس آن برنمی آمد. با این حال در طول سال های گذشته معرفی ابزارهای هوشمند با رابط کاربری ساده برای طراحی نرم افزار حسابی اوضاع را عوض کرده است.
این روزها کمتر کسی برای طراحی نرم افزارهای جدید پیشقدم می شود. دلیل آن هم کاملا روشن است. آنقدر رقیب ریز و درشت در این میان وجود دارد که حد و حساب نداشته باشد. بنابراین ورود به چنین حوزه ای اصلا کار راحتی نیست. حالا اگر این وسط با کارآفرین صفر کیلومتری هم رو به رو باشیم، دیگر ترکیب مان کامل خواهد شد.
از آنجایی که هیچ کارآفرینی دوست ندارد ریسک بالایی را متحمل شود، خیلی از اوقات ایده هایی که ریسک مالی زیادی دارند باید از همان ابتدا کنار گذاشته شوند. مثال بارز این جریان مربوط به خدمات نرم افزاری است. خب وقتی در یک حوزه کلی رقیب گردن کلفت وجود دارد، شانس موفقیت یک استارت آپ نوپا خیلی کم خواهد بود، مگر نه؟
همانطور که می بینید، حضور در صنعت نرم افزار، دست کم فعلا، سودآوری لازم را به همراه ندارد. به همین خاطر ما آن را جزو آن گروه از مشاغلی قرار داده ایم که کارآفرینان نباید دور و برش آفتابی شوند.
خدمات نگهداری از حیوانات خانگی
نگهداری از حیوانات خانگی هرچند وقت یکبار به عنوان یک ایده تازه مطرح می شود تا ذهن همه را درگیر خودش کند. در این میان هم خیلی از کارآفرینان به طور جدی سراغ این خدمات می روند. فرقی هم ندارد شما با دست پر وارد این حوزه شوید یا ایده اصلی تان راه اندازی استارت آپی جمع و جور باشد، در هر صورت نگهداری از حیوانات خانگی ایده چندان جذابی نیست.
اگر نظرتان کاملا با ما متفاوت است، باید کمی بیشتر درباره آن حرف بزنیم. اولین نکته ای که نگهداری از حیوانات خانگی را بدل به کسب و کاری دشوار می کند، ضرورت یادگیری مهارت های متنوع است. نگهداری از گربه خانگی تفاوت معناداری با انواع پرنده دارد. حتی در میان پرندگان هم نگهداری هرگونه با گونه ای دیگر متفاوت خواهد بود. بنابراین اگر هیچ ایده ای درباره حیوانات ندارید یا حتی سر و کار داشتن با آنها اعصاب تان را خُرد می کند، نباید سراغ چنین استارت آپی بروید.
یکی دیگر از مشکلاتی که اغلب کارآفرینان در این حوزه با آن رو به رو هستند، حساسیت بیش از اندازه صاحبان حیوانات خانگی است. این حساسیت به موازات گسترش کرونا به حداکثر رسید. به طوری که دیگر هیچ کس دوست نداشت نگهداری از حیوانات خانگی اش را به استارت آپ ها بسپارد. اگرچه حالا کابوس کرونا از سر دنیا کم شده اما هنوز هم کم نیستند کسانی که نسبت به شرایط عادی فعلی شک و تردید دارند.
پس اگر هنوز هم قصد دارید کسب و کاری در این زمینه راه اندازی کنید، باید کمی صبر کنید تا دست کم آب ها از آسیاب بیفتد. ضمنا نباید انتظار درآمدهای بی نهایت بالا در این حوزه را داشته باشید. راستش را بخواهید، اغلب اوقات این ایده به عنوان یک کار جانبی در نظر گرفته می شود. پس به جای اینکه خودتان را اذیت کنید، انتظارات تان از این کار را در سطح منطقی نگه دارید.
خدمات اجاره
این روزها مردم خیلی چیزها را اجاره می کنند. از خانه گرفته تا دوچرخه و حتی بادیگارد، همه و همه در ازای پرداخت مقدار مشخصی پول در دسترس قرار دارد. نکته مهم در این میان دو دو تا چهارتایی است که کارآفرینان قبل از راه اندازی چنین کسب و کارهایی پیش خودشان انجام می دهند. بی شک در شهرهای توریستی بزرگ خدمات اجاره دوچرخه یا موتورسیکلت جذابیت زیادی خواهد داشت. با این حال اگر همین ایده را به شهری مثل ونیز ببریم، دیگر کاربردش را از دست می دهد. درست به همین خاطر ما در معتقدیم قبل از اجرای ایده های مربوط به اجاره باید شرایط را دقیقا زیر نظر داشت.
خیلی از کارآفرینان بدون اینکه شرایط بازار یا حتی اوضاع رقبا را زیر ذره بین ببرند، استارت آپی را شروع می کنند. چنین کاری دقیقا مثل آن است که یک ورزشکار بدون اینکه از قوانین یک ورزش خبر داشته باشد، وارد گود مسابقه شود. شما را نمی دانم، ولی به نظر من که چنین ورزشکاری هیچ شانسی برای موفقیت نخواهد داشت. ورود به حوزه خدمات اجاره بدون اطلاع از شرایط نیز تقریبا چنین وضعیتی دارد.
نکته دیگری که اینجا باید مد نظر داشته باشیم، هزینه های بالای بعضی از حوزه هاست. مثلا اگر شما قصد راه اندازی استارت آپی در زمینه اجاره خودرو باشید، باید سرمایه اولیه زیادی دم دست تان باشد؛ چراکه مردم معمولا برای اجاره خودرو سراغ گزینه های لوکس می روند. پس اگر ته جیب تان پول زیادی ندارید، نباید دور و بر این حوزه پیدای تان شود.
چالش بعدی که در هزارتوی خدمات اجاره جلوی آدم سبز می شود، مربوط به ریسک سودآوری اش است. چه بسا شما سال ها در این حوزه کار کنید و باز هم سود نهایی آنقدر که باید دندانگیر نباشد. به همین خاطر کسانی که دنبال سودهای فوری در این حوزه هستند، راه را کاملا اشتباه آمده اند.
بی شک هنوز هم موسساتی که در حوزه خدمات اجاره فعالیت دارند به کارشان ادامه خواهند داد. با این حال وضعیت تازه واردها حسابی فرق دارد. آنها معمولا دنبال توسعه سریع کسب و کارشان هستند که با شرایط فعلی بازار هیچ هماهنگی ندارد. به همین خاطر ما در فهرست مان این حوزه را نیز جزو آن دسته از کسب و کارهایی حساب کرده ایم که اصلا نباید دور و برش پیدای تان شود.
سخن پایانی
دنیای کسب و کار معمولا پر از آدم هایی است که درباره ایده های برتر حرف می زنند. با این حال کمتر کسی دنبال جلوگیری از ضررهای هنگفت است. خب وقتی ایده های طلایی برای موفقیت در بازار وجود دارد، حتما باید ایده های بدی هم باشد که آدم را از سرمایه گذاری پشیمان کند.
ما در این مقاله نگاهی به نیمه تاریک دنیای کارآفرینی انداختیم. اگر قصد دارید در طول ماه های پیش روی وارد دنیای کارآفرینی شوید، حوزه هایی که در این مقاله بررسی کردیم، احتمالا گزینه های خوبی نخواهند بود. پس یک لطفی به خود و برند آینده تان کرده و دور آنها را خط بکشید.