به جای محدود کردن برخی اپلیکیشنها و استارتاپها، وقت آن رسیده است که مدیران ایرانی، راهبردهای اصولی برای حفاظت از استعدادهای کشور و حفاظت از داشتههای انسانی و معنوی کشور مشخص کنند.
به گزارش پایگاه خبری بهره ورنیوز، علی قنبری در یادداشتی در تعادل نوشته است:
اقتصاد صحنه، مرارتها و ســختجــانیهــا و پایمردیهاست. سالها زمان نیاز است تا یک کسب وکار کوچک در یک محله دورافتاده پا بگیرد و مشتریهایی برای خود دست و پا کند. هر واحدی که شکل میگیرد و رشد میکند، هزینهها، زمانها و مرارتهای فراوانی حول محور آن شکل گرفته است.
اینگونه نیست که یک واحد صنعتی، استارتاپ، شرکت دانشبنیان و… بهراحتی شکل گرفته و ثبات یابد. طی روزهای اخیر نگرانیهای فزایندهای از افزایش مهاجرت نخبگان و صاحبان کسب و کار و استارتاپها در کشورمان ایجاد شده است.
از یک طرف خبر ایجاد محدودیت برخی اپلیکیشنها و استارتاپها منتشر شد و از سوی دیگر برخی چهرههای سیاسی هم از جایگزینی این شرکتها با نیروهای انقلابی خبر دادند! این در حالی است که کسب و کارهای نوین اکوسیستمهایی دارند که به این راحتی و به صورت دستوری نمیتوان به آن ورود کرده و اقدام به جذب مخاطب کرد.
هر استارتاپی سالها زمان صرف جذب مخاطب و نیازسنجی و… کرده است. به راحتی و با دستور نمیتوان یک استارتاپ را تعطیل کرد و استارتاپ دیگری را جایگزین آن کرد. این نوع برخوردها دقیقا در نقطه مقابل ضرورتهای توسعه قرار دارد و به نفع کشور نیست.
اما پس از محدودیتهای فراوانی که بر سر راه فعالیت برخی استارتاپها شکل گرفت، پرونده مهاجرت نخبگان یک بار دیگر پیش روی عموم ایرانیان قرار گرفت. معادله مهاجرت برای ایرانیان، طی سالهای اخیر به یک چند ضلعی بدل شده است. از یک طرف، چهرههای دانشگاهی و برندگان المپیادهای علمی کشورمان، راهی فرنگ میشوند، از سوی دیگر صاحبان سرمایه برای خرید ملک و سرمایهگذاری به ترکیه و امارات و قطر و کانادا و… نقل مکان میکنند.
این روند اما طی سالهای اخیر بحرانیتر شده است، چرا که صاحبان کسب و کارهای دانش بنیان و استارتاپها هم عطای فعالیت در ایران را به لقای آن میبخشند و راهی دیار غربت میشوند. بخش قابلتوجهی از این مهاجرتها ناشی از سوءمدیریتهای مسوولان ایرانی است. بهطور کلی فرد نخبه و دارای استعداد از محدودیت و بخشنامههای دستوری بیزار است.
این تیپ افراد، برای رشد استعداد خود به محیطهای باز و آزاد و البته قانونی نیاز دارند. این روند در ایران هرگز به درستی مدیریت نشده است. در هفتهها و ماههای اخیر بسیاری از صاحبان کسب و کار آنلاین به دلایل واهی از فعالیت خود محروم شده و با پلمب و جریمه و مجازات روبهرو شدهاند. تاسفآور اینکه مدیران کشورهای دیگر، منتظر فرصتی هستند که این جوانان کارآزموده را از خاک وطن جدا کرده و دعوت به کار و فعالیت در کشورهای خود کنند.
برای این حضور هم هزینههای بسیاری میپردازند و تلاش بسیاری میکنند. خالی شدن کشور از نیروهای نخبه و فقدان فعالیت شرکتهای دانشبنیان در ایران، باعث دور شدن کشور از توسعه میشود. چرا که بخش مهمی از توسعه ناشی از نیروی انسانی توانمند و کارا است.
این روند بدون تردید در میانمدت و بلندمدت کشور را از رشد و پیشرفت دور میسازد. اما این همه مشکل مهاجرت در ایران نیست. بر اساسا برخی آمارها تنها طی دو ماه بیش از 400هزار نفر از استانهای جنوبی به استانهای شمالی مهاجرت کردهاند. این روند مهاجرتهای داخلی از یک طرف باعث تهی شدن مناطق جنوبی از نیروی انسانی و رشد آسیبهای اجتماعی در استانهای شمالی میشود.
مسوولان باید بدانند هر استانی در این کشور از هویت، ظرفیت، مهارت و توانمندی خاصی برخوردار است. وقتی یک شهروند خاشی، راهی استانهای شمالی میشود، دچار نوع خاصی مشکلات فرهنگی و اجتماعی میشود. چرا که اتمسفر اقتصادی هر استان با استان دیگر تفاوت دارد و نیازمند مهارتهای گوناگونی هستند. شاید وقت آن رسیده باشد که مدیران ایرانی راهبردی برای حفاظت از استعدادهای کشور و حفاظت از داشتههای انسانی و معنوی کشور مشخص کنند.