نابرابری و شکاف در تولید استان‌ها

نابرابری‌ها در ایران انواع و اقسام دارد. هر نابرابری در هر بخش می‌تواند زاینده نارضایتی باشد و شهروندان را در دو گروه برخورداران و نابرخورداران از امکانات و توانایی‌ها قرار دهد. یکی از نابرابری‌های قابل اعتنا، نابرابری در استان‌های کشور در بخش‌های گوناگون است. استان‌هایی هستند که به لحاظ اقلیم در وضعیت مناسبی قرار دارند و می‌توانند فعالیت‌های گوناگون را جذب کنند و استان‌هایی نیز فاقد توانایی طبیعی‌اند اما این همه نابرابری‌ها نیست. شکاف و نابرابری بزرگ در استان‌های ایران که در تاریخ معاصر ریشه دارد، نابرابری تولید است.

به گزارش پایگاه خبری بهره ورنیوز، روزنامه دنیای صنعت در تحلیلی به قلم دکتر بهرام وهابی، پژوهشگر اقتصادی دلايل شكاف توليد استان‌ها را بررسی کرده است.

حساب تولید استان‏ها یکی از مهم‏ترین شاخص‏های ارزیابی عملکرد دولت در حوزه عملکرد اقتصادی است، جایی که واریانس‏ها و پراکندگی‏ها نیز در میان شاخص‏های کلان و میانگین کشوری سخن می‏گویند. از زمانی که فرانسوا پرو موضوع قطبی شده فعالیت‏ها را مطرح کرد، همواره توزیع استانی فعالیت‏ها و تولیدات در کنار تولید ملی اهمیت داشته است.

فرض اصلی این موضوع آن است که ممکن است دو کشور دارای تولید کل یا تولید سرانه (درآمد سرانه) نزدیک به هم باشند ولی توزیع این تولیدات در سطح مناطق (استان‏ها یا ایالات) متفاوت و غیرمعقول باشد. ایران جزء کشورهای با درآمد سرانه پایین است ولی همین درآمد نیز میان استان‏ها با تفاوت‏های محسوس توزیع می‏شود.

پایه درآمد سرانه، تولید سرانه است و تا سالیان گذشته، محاسبات تولید ناخالص داخلی براساس تعاریف SNA-93 و بعدها براساس تعاریف SNA-2008 بوده است و در سالیان اخیر تلاش‏هایی برای وضع چارچوب و فرآیند مشخص برای محاسبات تولید استانی در کشور شده است. تا پیش از این، محاسبات تولید استانی به صورت برآورد (ESTIMATION) صورت می‏گرفت ولی اخیرا مرکز آمار ایران این محاسبات را در سطح استان به صورت قاعده ‏مند انجام می‏دهد.

هر‌چند در اینجا نیز تاخیر آماری عذاب‏دهنده است ولی با ملاحظه گزارش اخیر مرکز آمار ایران که داده‏های 1395 تا 1399 را برای تولید استانی ارائه کرده است، می‏توان تحلیلی گذرا در این زمینه ارائه کرد. از دیدگاه مرکز آمار ایران، حساب‏های منطقه‏ای مجموعه‏ای از اطلاعات آماری است که به صورت جامع و هدفمند، مطالعه کمی و منظم فعالیت‏های اقتصادی یک منطقه مشخص را برای یک دوره زمانی معین که به طور معمول یک سال است، امکان‏پذیر می‏کند که مهم‏ترین نماگر اقتصادی حاصل از این حساب‏ها، محصول ناخالص داخلی منطقه است.

در‌ واقع در کنار محصول ناخالص ملی (GNP) باید از محصول ناخالص منطقه‏ای (GRP) نیز جهت برنامه‏ریزی استفاده کرد تا بتوان به برنامه جامع و مناسبی برای کل کشور دست یافت. مناطق در ایران همان استان‏ها هستند و حساب‏های منطقه‏ای به حساب‏های استانی تعبیر می‏شود.

البته فضای فرامنطقه‏ای نیز در این بین تعریف شده است که شامل بخش‏هایی از قلمرو اقتصادی کشور است که نمی‏توان آن را به هیچ یک از مناطق نسبت داد که براساس تعاریف مرکز آمار ایران، شامل موارد زیر است:
1- حریم هوایی ملی، آب‏های فلات قاره و آن قسمت از آب‏های بین‏المللی که کشور نسبت به آن دارای حقوق انحصاری است و توسط واحدهای مقیم مورد استفاده قرار می‏گیرد.
2- قلمرو سیاسی کشور در سایر نقاط جهان که طبق موافقت‏نامه‏های سیاسی برای اهداف سیاسی، نظامی، علمی و سایر اهداف، اجاره یا تملک شده باشد نظیر سفارتخانه‏ها، کنسول‏گری‏ها، پایگاه‏های نظامی و نظیر آن.
3- ذخایر نفت و گاز طبیعی و غیره در آب‏های بین‏المللی، خارج از فلات قاره کشور که توسط واحدهای مقیم اداره می‏شود.

تازه‌ترین اطلاعات

با کنار گذاشتن موارد فوق، خالص تولید استان‏ها به عنوان حساب‏های منطقه‏ای قابل محاسبه است. براساس تازه‏ترین اطلاعات مرکز آمار ایران، سهم هر استان از مجموع تولید ناخالص استانی بین سال‏های 1395 تا 1397 مشخص شده که در تصویر یک آمده است. همچنین تصویر یک نشان می‏دهد سهم استان‏ها از تولید ناخالص منطقه‏ای در سال‏های 1395 و 1399 تفاوت‏های محسوسی داشته است.

در کنار سهم استان‏ها، تغییرات سهم استان‏ها نیز از اهمیت بالایی در برنامه‏ریزی منطقه‏ای برخوردار است که در تصاویر سه و چهار نشان داده شده است. آنچه در این میان مهم است، بررسی ارتباط میان رتبه‏ سهم‏ها در طول سنوات مختلف است. بر این اساس می‏توان از ضریب همبستگی رتبه‏ای اسپیرمن (SRCC) استفاده کرد که جدول نتایج محاسبه این شاخص در تصویر پنج و نمودار آن برای سال پایه 1395 و محاسبه برای سال‏های 1396 تا 1399 در تصویر شش آمده است.

تفسیر اعداد

تفسیر اعداد این ماتریس که یک ماتریس قرینه است به این صورت است که هر‌چه اعداد رتبه سال‏های بعد نسبت به یک سال پایه مشخص بیشتر باشد، پراکندگی سهم آنها دارای همگنی بیشتری خواهد بود و هر‌چه این عدد در طول سنوات مختلف نسبت به یک سال پایه کمتر باشد، نشان می‏دهد که همبستگی رتبه‏ ها در طول زمان کمتر بوده است.

همان‌طور که در جدول مذکور در شکل پنج ملاحظه می‏شود، ضرایب SRCC برای سال‏های 1396 تا 1399 نسبت به سال پایه یعنی سال 1395 کاهش یافته است و چون مقایسه همبستگی رتبه‏ها میان سهم‏ها بوده است، تغییرات اندک در سهم تولید استان‏ها نیز معنی‏دار است.

برای برخی استان‏ها مانند تهران، طبیعتا به دلیل بالا بودن سهم آن در تولید ملی (به ترتیب 06/23‌، 53/22‌، 87/20‌، 04/22 و 62/22 به ترتیب برای ساله‏های 1395 تا 1399) که همواره بیش از یک‌پنجم کل تولید استان‏ها بوده است، رتبه آنها در طول سنوات مختلف تغییری نخواهد کرد ولی برای برخی استان‏ها تغییرات رتبه‏ای قابل مشاهده است که نمونه آنها در شکل سه قابل مشاهده است.

همچنین تصاویر هفت و هشت، نمونه الگوی افزایشی و کاهشی تغییرات رتبه‏ای را برای دو استان نمونه (چهارمحال و بختیاری و کهگیلویه و بویراحمد) نشان می‏دهد. با توجه به اینکه محاسبات ضریب همبستگی رتبه‏ای (RCC) از جمله SRCC صرفاً محاسبات ریاضی هستند، تصویر ارائه شده از این اعداد باید به صورت نهادی و بنیادی تحلیل شود (مانند تفاوت ساختاری استان‏ها) که می‏تواند به صورت تجانس (HOMOGENEITY) و عدم‏تجانس (HETEROGENEITY) منطقه‏ای تحلیل شود که در مقالات آتی به آن پرداخته خواهد شد.

در پایان متذکر می‏شود که تولید منطقه‏ای به عنوان یکی از انواع حساب‏های منطقه‏ای است که تحلیل جامع حساب‏های منطقه‏ای نیازمند سایر تحلیل‏ها از جمله جدول داده – ستاده بین‏منطقه‏ای (INTERREGIONAL I/O) است که مکمل تحلیل حاضر خواهد بود.

حساب تولید، صرفاً تولید درون هر استان (INTRAREGIONAL) را می‏تواند تحلیل کند در حالی که مناطق نیز مانند اقتصاد ملی، باید دارای آمار واردات و صادرات باشند که این موضوع برای استان‏ها دارای دو جنبه است:
1- واردات و صادرات میان استان‏ها
2- واردات و صادرات با کشورهای دیگر

مفهوم دوم به عنوان تراز تجاری ملی همواره از شاخص‏های مهم تحلیل اقتصاد کشورها (درجه باز بودن اقتصاد) مورد توجه بوده است ولی مفهوم اول هنوز نیازمند تحلیل نظری بوده و ابزارهای تحلیلی و مبانی محاسباتی آن هنوز طراحی نشده است.

با داشتن شاخص‏های مهم در سطوح منطقه‏ای می‏توان ابزارهای مهمی برای برنامه ‏ریزی در هر استان توسط استانداران (در شورای برنامه ‏ریزی و توسعه استان)، سازمان مدیریت و برنامه‏ریزی استان‏ها (برای طرح آمایش استان) و همچنین شهرداران شهرهای هر استان (به عنوان اسناد بالادستی) را تدارک دید که نمونه آن، حساب تولید و شکاف تولید در استان‏هاست که در این مقاله به آن پرداخته شد.

اشتراک گذاری:



دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *