در واقع ترامپ بهجای پیشنهاد مذاکره، پیشنهاد تسلیم به ایران داده و اگر ایرانیان آن را بپذیرند باید از بسیاری از تواناییهایی خود چشم بپوشند. اما حتی اگر این پیشنهاد تسلیم را بپذیرد آیا فهرست خواستههای واشنگتن پایان خواهد یافت؟
به گزارش پایگاه خبری بهره ورنیوز، نادر کریمیجونی در سرمقاله روزنامه جهان صنعت نوشته است:
باوجود آنکه دونالد ترامپ به بنیامین نتانیاهو برای امور زیادی چراغ سبز نشان داده و دست او را برای انجام اقدامات علیه فلسطینیها باز گذاشته اما دیروز هاآرتص، روزنامه چپگرای اسرائیلی نوشت که ترامپ برای نتانیاهو روشن ساخته که برنامهای برای حمله به ایران ندارد.
این دست رد ترامپ بر سینه نخستوزیر اسرائیل پیش از این و در مصاحبه ترامپ با نیویورکپست هم بیان شده بود، آنجا که خبرنگار از ترامپ میپرسد در ازای امتیازهایی که ایران به آمریکا میدهد و خواستههایش را عملی میسازد، ایالاتمتحده چه امتیازی به تهران خواهد داد.
ترامپ در پاسخ به این سوال تنها میگوید: به اسرائیل خواهیم گفت که به ایران حمله نکند! البته همین اخیرا و هنگامی که ترامپ در تهدید حماس اعلام کرد که چنانچه گروگانها تا ظهر شنبه آینده آزاد نشوند دوباره جنگ در غزه شروع خواهد شد، بلافاصله رییسجمهور ایالاتمتحده اظهار کرد که البته نخستوزیر اسرائیل میتواند از این خواسته او (ترامپ) تبعیت نکند.
این نحوه تعامل امکانی را پدید میآورد که اگر در یک حالت انتزاعی ایران همه خواستههای ترامپ را پذیرفت و اجرا کرد، باز هم اسرائیل امکان حمله به کشورمان را داشته باشد و حتی پس از حمله اسرائیل، دونالد ترامپ با بیان اینکه تلآویو حرف او را گوش نکرده، از مسوولیت عدم تحقق وعده و امتیازش شانه خالی کند. در این حالت انتزاعی، ایران در مقابل تمام امتیازهایی که به ایالاتمتحده میدهد، هیچچیز دریافت نمیکند. در این صورت آیا عاقلانه است که تهران خواستههای واشنگتن را بپذیرد و به اجرای آن گردن نهد؟
اکنون روشن شده که مذاکره میان ایالاتمتحده دستکم در ظرفیتهای قابل انتظار چشماندازی برای اجرا ندارد. البته بسیاری از فعالان رسانههای فارسیزبان خارج از کشور، در تحلیلهای هیجانزده از اینکه ایران پیشنهاد مذاکره ترامپ را رد کرده ابراز نگرانی و آیندهای شبیه زیمبابوه برای ایران پیشبینی کردهاند.
اما در واقع ترامپ بهجای پیشنهاد مذاکره، پیشنهاد تسلیم به ایران داده و اگر ایرانیان آن را بپذیرند باید از بسیاری از تواناییهایی خود چشم بپوشند. اما حتی اگر این پیشنهاد تسلیم را بپذیرد آیا فهرست خواستههای واشنگتن پایان خواهد یافت؟ بعید به نظر میرسد که ایالاتمتحده و از آن مهمتر اسرائیل به خواستههای خود در این فهرست تسلیم پایان دهند و به همین مقدار اعلامشده بسنده کنند.
از سوی دیگر تجربه لیبی در تن دادن به خواستهای واشنگتن هم در مقابل ایران قرار دارد و تهران دیده است که چگونه همراهی طرابلس با واشنگتن هیچ منفعتی را نصیب قذافی نکرد و حکومت او مانند کاخنشینی فرو پاشید. در عین حال تهدیدهایی که اظهار و طی آن بیان میشود که در صورت امتناع ایران از تن دادن به پیشنهاد تسلیم این کشور به زیمبابوه تبدیل و دچار نابودی خواهد شد، به نظر میرسد پیش از آنکه واقعیت داشته باشد عملیات روانی است که از سوی مخالفان جمهوری اسلامی ایران راهبری و هدایت میشود.
چه آنکه ماهیت آنچه در ایران وجود دارد، با آنچه در زیمبابوه وجود داشت و سبب فروپاشی و نابودی حکومت رابرت موگابه در هراره شد تفاوت دارد و فعالیتها، همکاریها و موقعیتهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی ایران امکانی برای زیمبابوهای شدن کشورمان به وجود نمیآورد.
ایران هم منتظر است تا رویدادهای شنبه ظهر رخ دهد و نخستین راهبرد ترامپ در یک موضوع مهم بینالمللی به بوته نقد گذاشته شود. گمان میرود در شرایط فعلی و با استفاده از تجربههای گذشته، ایران تصمیم گرفته با استفاده از ظرفیتهای چین، روسیه و مالزی و نیز سایر کشورهای اقماری آنان، نیازهای حیاتی خود را برطرف و وقتگذرانی کند. در این صورت مانند دوره پیشین ریاست جمهور دونالد ترامپ، مدت چهارساله ریاستجمهوری وی به پایان میرسد و امید ایران برای پشت سر گذاشتن دشواریها و زیادهخواهیها افزایش مییابد.
البته تهران باید متوجه این نکته باشد که نمیتواند به سبد روسیه و چین برای گذاشتن تخممرغهایش اعتماد کند چه هماکنون روسیه به نشانه حسننیت، معلم آمریکایی زندانی در خاکش را آزاد کرده و پوتین امیدوار است در ملاقات با ترامپ، نقشه راه شکست زلنسکی در اوکراین را تدوین کند.
چین هم که اگر از رفع ممنوعیت تیکتاک خرسند است بهدنبال راهی است تا بر سر تجارت با آمریکا مصالحه کند. به این ترتیب هر دو کشور علاقههایی دارند که با مسیر ایران در تضاد است و همین امر امکان تکیه به مسکو و پکن را به حد نگرانکنندهای کاهش میدهد.
مطالب مرتبط: