ارتقای زنجیره ارزش از کدام مسیر؟

به گزارش پایگاه خبری بهره ورنیوز به نقل از وب سایت سازمان بهره وری، این وبسایت در مطلبی مبتنی بر گزارش دبیرخانه ملی طرح توسعه زنجیره‌­های ارزش راهبردی کشور نوشته است:

در سال‌های اخیر تأکید ویژه‌ای بر ضرورت درون‌زایی و برون‌گرایی اقتصاد کشور شده و در باب ویژگی‌های چنین اقتصادی  مطالب نظری متنوعی نیز ارائه شده، اما در خصوص سازوکار و چگونگی قرارگرفتن در این مسیر (توسعه) روشن‌گری نشده است. به بیان دیگر، برای تحقق این مهم، باید بدانیم نقطه شروع کجاست و سازوکار حرکت از یک اقتصاد درون‌گرا و برون‌زا به سمت اقتصادی درون‌زا و برون‌گرا کدام است.

 اما هر سازوکار توسعه‌ای مستلزم زیربنایی (حداقلی) از حکمرانی خوب است. طرح توسعه زنجیره‌های ارزش راهبردی که وزارت کشور در تلاش برای پیاده‌سازی آن است، زیربنای سازوکار موردنظر بوده و با رویکرد توسعه زنجیره ارزش رسته‌های کسب‌وکاری در سطح استان‌های کشور به‌دنبال ارتقای زنجیره ارزش هر یک از حوزه‌های منتخب در قالب پیکره‌ای واحد و در مسیر اختصاصی آن زنجیره است.

این طرح همسو با سند ملی آمایش سرزمین و در راستای تحقق اهداف درج شده در این سند، به‌دنبال شناسایی و تقویت ظرفیت‌های تولیدی و ارزش‌آفرین پراکنده در کشور و هماهنگی لازم به‌منظور پیشبرد امور توسعه زنجیره‌های ارزش استان‌ها و کشور در مسیر اتصال به شبکه‌های ارزش جهانی است.

بر این اساس، ضرورت شکل‌گیری شبکه‌ای از زنجیره‌های ارزش راهبردی با ویژگی‌های زیر در دستورکار وزارت کشور قرار گرفته است:

برخوردار از پیوندهای پسین و پیشین قوی

برخوردار از روابط متنوع درون‌زنجیره‌ای (روابط خطی و شبکه‌ای در درون رسته‌ها و صنایع)

برخوردار از پهنه فعالیت گسترده در جغرافیای ایران

برخوردار از مزیت‌های اقتصادی (مبتنی بر مقیاس، دامنه و…)

تاب‌آور، ارزش‌آفرین و دارای جایگاه در اقتصاد ملی و متصل به شبکه‌های ارزش جهانی

درواقع، با عنایت به عدم‌قطعیت‌ها و ناپایداری شرایط اقتصادی و سیاسی، آنچه که باید به‌صورت مستمر در پی دستیابی به آن باشیم، ایجاد و حفظ شبکه‌ای فراگیر و تاب‌آور از زنجیره‌های ارزش رشته ‌فعالیت‌های تولیدی در سطوح ملی، منطقه‌ای و جهانی است که به‌اختصار به آن توسعه فضایی زنجیره‌های ارزش می‌گوییم.

توسعه فضایی زنجیره‌های ارزش (با عنایت به ماده 5 سند ملی آمایش سرزمین) مستلزم رعایت نکاتی به شرح زیر است:

1)تأکید بر نقش و جایگاه استان‌ها و شهرها در گسترش مناسبات با کشورهای همسایه

2)تأکید بر ایفای نقش در حلقه‌های ارزش‌آفرین‌تر زنجیره‌های ارزش جهانی

3)تأکید بر توسعه فضایی «پهنه‌ها»، «قطب‌ها» و «کانون‌ها» مبتنی بر شبکه‌های همکاری در یک پیکره اکولوژیک

4)تأکید بر ترسیم نقشه فضایی توسعه همراه با کاربست الگوی مناسب توسعه برای تجمعات کسب‌وکاری موجود در آن

البته بدیهی است که هدف از اجرای این طرح، ایجاد هماهنگی و هم‌افزایی بین دستگاه‌های اجرایی و نهادهای توسعه‌ای و حمایت از آنها در پیشبرد امور توسعه منطقه‌ای و ملی است و اجرای این طرح، نافی اختیارات و وظایف قانونی دستگاه‌های اجرایی ذی‌ربط نخواهد بود. در تداوم چنین مسیری، شاهد ظهور بنگاه‌های بزرگ و پیشرو (صاحب برند) خواهیم بود که از قابلیت تأمین انبوه، پیوسته و قابل ردگیری سفارشات در کلاس جهانی برخوردار بوده و جایگاه شایسته‌ای در زنجیره‌ها و شبکه‌های ارزش جهانی (فراخور مزیت‌های رقابتی خود) کسب کرده‌اند.

مفهوم زنجیره ارزش

در توصیف مفهوم زنجیره ارزش، دیدگاه‌های مختلفی وجود دارد و مطالب متنوعی نگارش شده است که براساس زاویه دید نویسندگان و دامنه تعاریف آنان، این مفهوم، ابعادی فراتر یا محدودتر از زنجیره تأمین پیدا می‌کند.

انجمن مدیریت زنجیره تأمین (ASCM) که آخرین نسخه مدل مرجع عملیات زنجیره تأمین (SCOR) را ارائه می‌کند، زنجیره تأمین را شبکه‌ای جهانی تعریف کرده که وظیفه تحویل محصول (کالا/خدمت) را از مواد اولیه تا مشتری نهایی، طی یک جریان مهندسی‌شده (شامل جریان اطلاعات، توزیع فیزیکی محصول و مالی) برعهده دارد.

از سوی دیگر، مفهوم زنجیره ارزش جهانی مؤید آن است که طراحی، تولید و بازاریابی بسیاری از محصولات در جهان امروز شامل زنجیره‌ای از فعالیت‌های تقسیم‌شده بین شرکت‌های مستقر در مکان‌های مختلف است، بنابراین زنجیره ارزش فعالیت‌های مورد نیاز برای تبدیل محصول از مرحله ایده تا کالای نهایی تحویل شده به مصرف‌کننده نهایی را دربرمی‌گیرد. این زنجیره شامل تمام مراحل توسعه محصول، از طراحی آن گرفته تا مواد اولیه و کالاهای واسطه‌ای، بازاریابی، توزیع و پشتیبانی از مصرف‌کننده نهایی است.

مفاهیم زنجیره ارزش و زنجیره تأمین به‌دلیل هم‌پوشانی‌هایی که با یکدیگر دارند، گاهاً به شکل نادرستی به‌کار برده می‌شوند. در این خصوص، الگوهای مختلفی برای تبیین رابطه بین زنجیره ارزش و زنجیره تأمین شکل گرفته است که در سه دسته قرار می‌گیرند:

1)دسته اول که زنجیره ارزش را بخشی از زنجیره تأمین ارزیابی می‌کنند

2)دسته دوم که زنجیره ارزش را هم‌تراز با زنجیره تأمین ارزیابی می‌کنند

3)دسته سوم که زنجیره ارزش را فراتر از زنجیره تأمین قلمداد کرده‌اند

دیدگاه اول با نگاهی ساده، زنجیره ارزش را بخشی از زنجیره تأمین قلمداد کرده و بر اساس تعریف پورتر (1985) از زنجیره ارزش، به‌دنبال بهینه‌کردن تمام فعالیت‌های دخیل در یک صنعت (یا بنگاه) به‌منظور ارتقای مزیت‌رقابتی است. این فعالیت‌ها (شامل فعالیت‌های اصلی و پشتیبان) نقشی ارزش‌آفرین در صنعت (یا بنگاه) داشته و سازماندهی و هدایت بهینه آنها در کسب مزیت‌رقابتی، اهمیت و اثر فراوانی دارد. طبق این دیدگاه، به دلیل اینکه زنجیره ارزش (طبق تعریف پورتر) از مرحله تدارک نهاده‌ها به داخل صنعت (یا بنگاه) آغاز می‌شود و مراحل قبلی (شامل استخراج و فرآوری مواد اولیه) را شامل نمی‌شود و در واقع، مواد اولیه ممکن است در اختیار صنایع مختلفی (و به بیان دیگر زنجیره‌های ارزش مختلفی) قرار گیرد، دامنه زنجیره تأمین وسیع‌تر ارزیابی شده و زنجیره ارزش جزئی از زنجیره تأمین قلمداد می‌شود. (شکل 1)

شکل 1) زنجیره ارزش بخشی از زنجیره تأمین

دیدگاه دوم زنجیره ارزش و زنجیره تأمین را معادل هم ولی در جهت عکس یکدیگر ارزیابی می‌کند. زنجیره ارزش به‌عنوان یک جریان نامرئی از اطلاعات و خدمات درنظر گرفته شده که از سمت مشتری آغاز شده و جریان آن به محصول ختم می‌شود، زیرا مشتری منبع ارزش است، در حالی که در زنجیره تأمین، جریان رسیدن محصول از تأمین‌کننده به مشتری اهمیت دارد. (شکل 2)

شکل 2) زنجیره ارزش معادل با زنجیره تأمین

دیدگاه سوم رویکردی است که زنجیره ارزش را معادل تمام مراحل تبدیل ایده و مفهوم به محصول قابل عرضه به مصرف‌کننده نهایی در نظر گرفته و زنجیره تأمین فیزیکی (از لجستیک داخلی تا لجستیک بیرونی) را به‌عنوان بخشی از این طیف (حلقه‌ای از زنجیره ارزش) تعریف می‌کند. در این رویکرد، ارزش‌آفرینی حلقه‌های طراحی، تحقیق‌ و توسعه (و ثبت حقوق مالکیت معنوی)، تأمین، تولید، برندسازی، بازاریابی، فروش و خدمات پس از فروش در صنایع مختلف قابل تفسیر است.

در صنایع غیرواسطه‌ای (مانند ماشین‌سازی و…) که نقش بخش‌های نامرئی زنجیره ارزش پررنگ‌تر از حلقه تولید است، منحنی ارزش صنعت لبخندگونه بوده و در صنایع واسطه‌ای (مانند صنعت فولاد و…) که نقش تولید (بخش مرئی زنجیره ارزش) پررنگ‌تر است، منحنی ارزش صنعت اخم‌گونه ظاهر می‌شود. این موضوع نخستین بار توسط مدیرعامل شرکت ایسر (آقای اِستان شیه) در سال 1992 معرفی شد. (شکل 3)

براساس تجارب شکل­‌گیری و توسعه زنجیره­‌های ارزش جهانی، هر دو بخش مرئی (زنجیره تأمین) و نامرئی (خدمات) در فرایند توسعه مؤثر هستند، اما سهم بخش نامرئی زنجیره ارزش (خدمات) به‌­مرور زمان افزایش‌یافته و این روند همچنان ادامه دارد. منبع ارزش‌­آفرینی در بخش ابتدایی زنجیره ارزش (قبل از تولید) «فناوری» و منبع ارزش‌­آفرینی در بخش انتهایی (پس از تولید) «نوآوری و بازار» است.

شکل 3) منحنی­‌های ارزش

مسیر ارتقای زنجیره ارزش

رشد اقتصادی دو منبع اصلی دارد؛ یکی سرمایه‌گذاری و دیگری ارتقای بهره‌وری، که این دومی (بهره‌وری) بیشترین سهم را در ارزش‌آفرینی رشته‎فعالیت‌های اقتصادی ایفا می‌تواند. با عنایت به این واقعیت بدیهی، توسعه یا به بیان صحیح‌تر ارتقای زنجیره ارزش در دو گام محقق خواهد شد: اول، تأمین حداقل‌های زنجیره فیزیکی و ارتقای آن به سطح مطلوب و بهره‌ور و دوم، ارتقای زنجیره از مسیر افزایش سهم خدمات معطوف به تولید

همچنین، چهار مسیر برای ارتقای زنجیره ارزش وجود دارد:

1)  ارتقای فرآیندی (Process Upgrading)

2)  ارتقای محصولی (Product Upgrading)

3) ارتقای عملکردی (Functional Upgrading)

4) ارتقای زنجیره (Chain Upgrading)

ارتقای فرایندی و محصول بر جنبه‌های رقابت‌پذیری تأکید و معطوف به رقبا بوده و ارتقای عملکردی و زنجیره نیز بر بهبود ارزش‌افزوده متمرکز است. عوامل جزئیات این مسیرهای چهارگانه در جدول یک خلاصه شده است.

در بازارهای به‌شدت رقابتی دنیای امروز، ارزش‌آفرینی ترکیبی از هنر مدیریت و ارائه خدمات به مصرف‌کنندگان بوده و اهمیت نیروی کار غیرماهر (به‌عنوان عامل تولید) مانند گذشته نیست؛ زنجیره‌های ارزش کم‌کم ماهیتی دانش‌محور پیدا کرده و درجه پیچیدگی آنها به‌شدت بالا رفته است، به‌گونه‌ای که زنجیره ارزش بخش‌های مختلف تولیدی متناسب با «نقش/سهم نهاده‌ها»، «شدت تجارت» و «مشارکت کشورها» در شش گروه قرار می‌گیرند. (شکل 4)

شکل 4) زنجیره‌های ارزش جهانی

نکته مهم دیگری که باید درنظر داشت این است که ماهیت زنجیره ارزش (از منظر تولیدکننده‌محور یا خریدارمحوربودن) در انتخاب راهبرد و مسیر ارتقای آن به‌شدت تعیین‌کننده خواهد بود. 

در زنجیره‌های ارزش تولیدکننده‌محور، تولیدکننده نقش محوری در هماهنگی و تنظیم شبکه و زنجیره دارد. صنایع سرمایه‌بر و متکی بر فناوری بالا در این دسته قرار می‌گیرند. از قبیل: نساجی، خودروسازی، هواپیما، رایانه، نیمه‌هادی‌ها، ماشین‌های سنگین و… در زنجیره‌های ارزش خریدار‌محور، خرده‌فروشان، بازاریابان و برندها نقش محوری در تنظیمات شبکه دارند. صنایع خریدارمحور که نیروی کار نقش پررنگی در آن دارد (مانند کشورهای جهان سوم برخوردار از نیروی کار ارزان) در این دسته قرار می‌گیرند. از قبیل: کالاهای مصرفی، پوشاک، اسباب‌بازی، لوازم خانگی مصرفی و کم‌دوام، لوازم الکترونیکی مصرفی، تولیدات دستی و…

منابع در دفتر رسانه موجود است.

اشتراک گذاری:



دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *