تولید برق با کمترین بهره‌وری

 توان تولید گاز و برق در کشور در مقایسه با مصرف حامل‌های انرژی را می‌توان به سرعت قدم برداشتن فردی کهنسال و از نفس افتادن او در برابر سرعت و انرژی یک جوان تشبیه کرد. برای از میان بردن این شکاف که بحران ناشی از آن ابتدا گریبانگیر بخش صنعت شده است و سپس به کل جامعه سرایت خواهد کرد، چاره‌ای جز تغییر مدل اداره بخش انرژی، کلی‌نگری و یکپارچه‌نگری به جای بخشی‌نگری و تمرکز بر افزایش بهره‌وری در تمام سطوح نداریم. 

به گزارش پایگاه خبری بهره ورنیوز به نقل از وبسایت سازمان بهره وری، ابراهیم خوشگفتار، رئیس هیئت مدیره سندیکای شرکت‌های تولیدکننده برق در یادداشتی نوشته است:

بهره‌وری عبارت است از؛ به‌دست‌آوردن حداکثر سود ممکن با بهره‌گیری و استفاده بهینه از نیروی کار، توان، استعداد و مهارت نیروی انسانی، زمین، ماشین، پول، تجهیزات، زمان، مکان و… با تعمیم این تعریف در حوزه انرژی، آیا آنچه به‌عنوان سوخت (گاز، گازوئیل، مازوت و…) یا ماده اولیه در چرخه تولید انرژی الکتریکی مصرف می‌شود، با تعریف بهره‌وری سازگاری دارد؟ آیا از میزان مشخصی سوخت مصرفی بیشترین میزان انرژی الکتریکی تولید می‌شود؟

اولین گام در پاسخ به سؤال فوق این است که برای سنجش میزان برق تولیدی در شرایط فعلی و آنچه با همین میزان مصرف سوخت قابلیت تولید دارد، شاخصی تعیین کنیم. این شاخص بر اساس استانداردهایی در دنیا تعیین شده و از آن استفاده می‌شود. راندمان نیروگاه‌ها یکی از این استانداردهاست.

متأسفانه در کشورمان شاهد هستیم نیروگاه‌هایی با راندمان کمتر از 30 درصد همچنان در مدار و در حال تولید برق هستند. برای مثال، در سال 1401 نیروگاه زرند با 25/9 درصد راندمان، 96/4 درصد بهره‌برداری از ظرفیت عملی داشته است. بعضا برخی از این نیروگاه‌ها در مراکز شهرهای بزرگ قرار گرفته‌اند و آلودگی‌های زیست‌محیطی ناشی از تولید آنها از معضلات کلانشهرها به‌خصوص در فصل زمستان است.

در حالی که متأسفانه در ایران قیمت انرژی (سوخت) منعکس‌کننده ارزش آن نیست و به‌رغم خاموشی برق در تابستان و کمبود گاز در زمستان در کنار مشکلات زیست‌محیطی در کشور و آلودگی هوای شهرهای بزرگ که انتظار می‌رود دلایل کافی برای پرداختن به بحث بهره‌وری در تولید انرژی توسط مسئولان باشند، اما همچنان به این مسئله توجه نمی‌شود. به عبارت دیگر، معادله تولید برق کشور با هدف تولید برق به هر بهای ممکن حل می‌شود، اما تولید برق با حداکثر بهره‌وری نه.

در تمام دنیا هزینه سوخت بیشترین سهم را در هزینه تمام‌شده تولید برق دارد و متناسب با آن بهای برق خریداری شده از نیروگاه نیز متناسب با هزینه‌های تولید برق است. اما در ایران هزینه سوخت برای نیروگاه‌های تولیدکننده برق تقریبا رایگان است و به همین دلیل قیمت برق خریداری‌شده از نیروگاه نیز به‌صورت تکلیفی و دستوری تعیین می‌شود.

این چرخه معیوب باعث شده نیروگاه‌ها از مصرف‌کنندگان بزرگ گاز، گازوئیل و حتی مازوت در کشور باشند. سال‌هاست در قوانین بر بالابردن راندمان نیروگاه‌ها و کاهش مصرف سوخت شده تأکید شده است و حتی در سیاست‌های ابلاغی مقام معظم رهبری نیز بارها شاهد تأکید بر کاهش شدت مصرف انرژی بوده‌ایم، اما آنچه عملا اتفاق افتاده بالا رفتن شدت مصرف انرژی بوده است.

طبق آمار توانیر میانگین راندمان نیروگاه‌های  کشور 39/07 است که البته بین آمار رسمی منتشرشده توسط وزارت نیرو و آمار شرکت نفت در مورد میزان مصرف سوخت اختلاف‌نظر وجود دارد. طبق آمار شرکت توانیر، ظرفیت نیروگاه‌ها به تفکیک راندمان به شرح جدول زیر است.

در صورت جایگزینی نیروگاه‌های با راندمان کمتر از 40 درصد با نیروگاه‌های با راندمان 50 درصد، 8/16 میلیارد متر مکعب گاز صرفه‌جویی خواهد شد. از سوی دیگر، مصرف آب نیروگاه‌ها 1/879 لیتر بر ثانیه است که با جایگزینی نیروگاه‌های بخار فرسوده، 1/787 لیتر بر ثانیه در مصرف آب صرفه‌جویی خواهد شد که عدد قابل‌توجهی است.

برای نمونه، نیروگاه شهید محمد منتظری در اصفهان، بیش از 3 میلیارد متر مکعب سوخت در سال مصرف می‌کند. در حالی که اگر به‌جای این نیروگاه  واحد کلاس «F» نصب شود، سالیانه 1/6 میلیارد متر مکعب صرفه‌جویی گاز خواهیم داشت که با نرخ گاز صادراتی و با تخصیص گاز صرفه‌جویی‌شده به سرمایه‌گذار، در کمتر از 3 سال هزینه این سرمایه‌گذاری برگشت داده می‌شود و پس از آن سالیانه 1/6 میلیارد متر مکعب صرفه‌جویی خواهد شد.

کدام سرمایه‌گذاری در کشور دارای چنین سودی است. سالهاست که باید اقداماتی از این دست در بخش انرژی صورت می‌گرفت که متاسفانه به آن کم‌توجهی شده است. در شرایط فعلی 20 نیروگاه  مشابه شهید منتظری اصفهان وجود دارد و در صورت جایگزینی آنها، سالیانه 16 میلیارد متر مکعب گاز صرفه‌جویی می‌شود.

از سوی دیگر، در کشور بیش از 400 توربین گاز مقیاس کوچک  فعال در انتقال گاز داریم. راندمان این واحدها کمتر از 30 درصد است و در صورت اجرای بخش بخار برای آنها هر واحد 25 مگاواتی توان تولید حداقل 10 مگاوات برق بدون مصرف سوخت جدید دارد.

عدم سرمایه‌گذاری در ارتقای این واحدها هدررفت منابع ملی است که تبعات جبران‌ناپذیری در بخش انرژی دارد که امروزه نیز شاهد آن هستیم و تبعات آن به کل کشور سرایت کرده است. مسئله یعدی که می‌توان به آن اشاره کرد، گازهای فلر در مناطق نفت‌خیز جنوب علسویه و… است که در حال سوختن است و زمانی که مناقصه برگزار می‌کنیم بیش از آنکه به نتیجه و منافع ملی بیندیشیم، تمرکزمان بر آن است که سود پیمانکار را کنترل کنیم.

در نتیجه این نگرش، سال‌هاست این گازها می‌سوزند، هوای منطقه را آلوده می‌کنند و به قیمت از دست دادن منافع ملی، درآمدزایی پیمانکاران را متوقف می‌کنیم. در حالی که در تمام دنیا تلاش می‌شود انگیزه‌های درآمدزایی و کسب سود برای بخش خصوصی ایجاد شود تا این بخش سرمایه خود را در خدمت منافع کشور به‌کار گیرد.

به اعتقاد نگارنده، بهینه‌سازی و ارتقای بهروری نیازمند آموزش نه‌تنها در سطح کارشناسی، بلکه سطح مدیران است. مسائل مرتبط با بهینه‌سازی در کشور متولی مشخصی ندارد و تا زمانی که استقلال نهاد و سازمان‌های درگیر حوزه انرژی از وزارتخانه‌های نفت و نیرو به رسمیت شناخته نشود و شهامت تغییرات بنیادین در سطح مدیریتی وجود نداشته باشد، همان طور که تجربه نشان داده است، اقدام اساسی در این زمینه انجام نخواهد شد.

به‌طور کلی، توان تولید گاز و برق در کشور در مقایسه با مصرف حامل‌های انرژی را می‌توان به سرعت قدم برداشتن فردی کهنسال و از نفس افتادن او در برابر سرعت و انرژی یک جوان تشبیه کرد. برای از میان بردن این شکاف که بحران ناشی از آن ابتدا گریبانگیر بخش صنعت شده است و سپس به کل جامعه سرایت خواهد کرد، چاره‌ای جز تغییر مدل اداره بخش انرژی، کلی‌نگری و یکپارچه‌نگری به جای بخشی‌نگری و تمرکز بر افزایش بهره‌وری در تمام سطوح نداریم. محافظت از نعمت خدادادی انرژی و مصرف بهینه آن وظیفه‌ای است که ما در قبال فرزندان و نسل‌های آتی این کشور داریم.

اشتراک گذاری:



دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *