ضرورت تصميم‌های شجاعانه برای عبور از شرايط

نجات كشور در گرو بازاندیشی عمیق در سیاست‌ها و اتخاذ راهبردهایی است كه نه‌ تنها برای عبور از بحران، بلكه برای ساختن زیرساخت‌های پایدار در آینده طراحی شده باشند. 

به گزارش پایگاه خبری بهره ورنیوز، حسین سلاح ورزی در یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشته است: تحولات سیاسی، اقتصادی و منطقه‌ای، شرایطی حساس و پیچیده را برای كشور رقم زده است. این تحولات نه‌تنها بر چشم‌انداز كوتاه‌ مدت اثر می‌گذارند، بلكه پایه‌های آینده بلندمدت را نیز تحت‌تاثیر قرار می‌دهند. امروز بیش از هر زمان دیگری كشور با انبوهی از چالش‌های داخلی و تهدیدهای خارجی مواجه است كه برای مقابله با آنها به دركی عمیق از موقعیت كنونی، تصمیم‌گیری‌های شجاعانه و تدابیر سنجیده نیاز داریم. 

درك و تحلیل این شرایط، علاوه بر فهم تهدیدها، نیازمند شناسایی فرصت‌های نهفته‌ای است كه می‌توانند مسیر عبور از بحران را روشن‌تر كنند. در سطح بین‌المللی، بازگشت ترامپ به صحنه سیاست امریكا به عنوان یكی از احتمالات مطرح، زنگ خطری جدی برای آینده اقتصاد ایران است.

تجربه گذشته نشان داده كه سیاست‌های او در دوره ریاست‌جمهوری، فشارهای شدیدی را بر اقتصاد ایران وارد كرد. اگر بار دیگر او یا سیاستمداران همسو با او، رویكردهای مشابهی اتخاذ كنند، احتمال تشدید محدودیت‌ها بر صادرات نفت و نقل ‌و انتقال درآمدهای ارزی، بسیار جدی است. این درحالی است كه بودجه سال آینده به ‌طور سنگینی بر درآمدهای نفتی متكی است و این وابستگی، با سناریوی بازگشت تحریم‌ها و افزایش محدودیت‌ها، تناسبی ندارد.

از همین نویسنده بخوانید

توصیه‌هایی به رئیس‌جمهور مشورت‌پذیر

اولویت‏‏‌های وزارت صمت دولت چهاردهم

بازنگری در سیاست‌های تجاری ایران

اطمینان از نااطمینانی

ابزار سرکوب کیفیت

از سوی دیگر، رویكرد نسبتا هماهنگ كشورهای اروپایی در قبال برنامه هسته‌ای ایران، احتمال بازگشت مكانیسم ماشه را مطرح می‌كند. چنین سناریویی، فشارهای اقتصادی و سیاسی مضاعفی را بر كشور وارد خواهد كرد. افزون بر این، وضعیت منطقه‌ای نیز در حال تغییر است. 

اقدامات تهدیدآمیز برخی بازیگران منطقه‌ای و تمركز تدریجی بر ایران، ابعاد تازه‌ای از تنش‌ها را به همراه آورده كه پیامدهای آن می‌تواند فراتر از مسائل امنیتی به حوزه‌های اقتصادی و اجتماعی نیز تسری یابد.

در همین حال، در داخل كشور نیز چالش‌های عمیق و ساختاری، آسیب‌پذیری قابل‌توجهی ایجاد كرده است. یكی از این چالش‌ها، رشد واردات در سال‌های اخیر است كه نه‌تنها فشار مضاعفی بر منابع ارزی وارد كرده، بلكه وابستگی بالایی به تامین كالاها و خدمات از خارج ایجاد كرده است. 

این در حالی است كه تورم، كاهش قدرت خرید مردم و نارضایتی‌های ناشی از وضعیت معیشتی، جامعه را در برابر فشارهای بیشتر، آسیب‌پذیرتر كرده است. این مجموعه چالش‌ها، زمینه‌ساز نگرانی‌هایی درباره آمادگی كشور برای مواجهه با شرایط بحرانی‌تر در آینده نزدیك است.

در چنین شرایطی، ضرورت اجتناب از خطاهای استراتژیك بیش از هر زمان دیگری احساس می‌شود. تصمیمات شتاب‌زده یا ناپخته در این مقطع می‌تواند هزینه‌های جبران‌ناپذیری به همراه داشته باشد. ازسوی دیگر، پیشنهادهایی كه بعضا به مراكز تصمیم‌گیری می‌رسد، نه ‌تنها فاقد عمق كارشناسی كافی است، بلكه در مواردی می‌تواند به افزایش مشكلات موجود نیز دامن بزند.

نجات كشور در گرو بازاندیشی عمیق در سیاست‌ها و اتخاذ راهبردهایی است كه نه‌ تنها برای عبور از بحران، بلكه برای ساختن زیرساخت‌های پایدار در آینده طراحی شده باشند. 

در حوزه سیاست خارجی، لازم است رویكردی مبتنی بر تعامل هوشمندانه و چندجانبه‌گرایی اتخاذ شود. استفاده از ظرفیت‌های منطقه‌ای و گسترش روابط اقتصادی با كشورهای همسایه و قدرت‌های شرقی مانند چین و هند، شاید بخشی از فشارهای ناشی از تحریم‌های غرب را جبران كند، اما تنش‌زدایی در عرصه بین‌المللی و بهره‌گیری از ظرفیت‌های دیپلماتیك برای كاهش تهدیدهای خارجی، یك الزام فوری است.

در حوزه اقتصاد داخلی نیز، كاهش وابستگی به نفت و تمركز بر تنوع‌ بخشی به منابع درآمدی، اولویتی اساسی است. 
توسعه صادرات غیرنفتی، تقویت صنایع دانش‌بنیان و حمایت از تولید داخلی می‌تواند تاب‌آوری اقتصاد را در برابر شوك‌های بیرونی افزایش دهد. 

اصلاحات ساختاری در نظام بودجه‌ریزی و ایجاد شفافیت در سیاست‌های مالی، گامی دیگر در این مسیر است.
در كنار این اقدامات، تقویت سرمایه اجتماعی و جلب اعتماد عمومی، یكی از الزامات بنیادین برای عبور از بحران است. 
جامعه‌ای كه فشارهای اقتصادی و اجتماعی سنگینی را تحمل می‌كند، نیازمند حمایت و ارتباط مستقیم با سیاست‌گذاران است.

شفاف‌سازی و اطلاع‌رسانی دقیق درباره شرایط و برنامه‌های آتی، كاهش محدودیت‌های اجتماعی و تحقق برخی وعده‌ها ازجمله رفع فیلترینگ می‌تواند اعتماد مردم را بازسازی كند و زمینه را برای همراهی آنان فراهم آورد. در نهایت، آنچه كشور را در این مقطع سرنوشت‌ساز نجات خواهد داد، تصمیم‌گیری‌های شجاعانه و عقلانی است. تصمیماتی كه نه از سر انفعال یا فشار، بلكه با نگاه به آینده و براساس تحلیل‌های دقیق و جامع اتخاذ شوند. 

زمان آن رسیده كه با درك درست از موقعیت كنونی، از فرصت‌های پیش‌رو بهره‌برداری كنیم و با اتخاذ تدابیر استراتژیك، مسیر پیشرفت و ثبات را هموار‌ سازیم.  ایران امروز بیش از هر زمان دیگری به تدبیر، اتحاد و شجاعت نیاز دارد.

مطالب مرتبط:

بودجه 1404: عبور از بحران‌های اقتصادی با منابع محدود و تحریم‌های بین‌المللی

نرخ بالای تامین مالی؛ ترمز رشد اقتصادی و تولید در ایران

چرا نمی‌توانیم بر اولویت‌ها بایستیم؟

مداخله در بازار و کاهش بهره‌وری

اشتراک گذاری:



دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *