فعالان اكوسیستم نوآوری معتقدند تعداد شركتهای استارتآپی هر روز كاهش مییابد.
به گزارش پایگاه خبری بهره ورنیوز به نقل از تعادل، یكی از بزرگترین چالشهای استارتآپهای ایرانی، بحث تامین مالی و سرمایهگذاری است. این مساله موضوعی طبیعی برای هر استارتآپ بوده و ممكن است آن استارتآپ به هر دلیلی نتواند به فعالیت خود ادامه دهد و به سودآوری برسد.
در این میان وضعیت تیمهای استارتآپی در مجموعههای شتابدهنده و همچنین استارتآپهای حاضر در لیست شركتهای سرمایهگذاری میتواند وضعیت آینده اكوسیستم نوآور كشور را تعیین كند. بسیاری از شركتهای فعال در این بخش معتقدند كه تعداد شركتهای استارتآپی هر روز كاهش مییابد از سوی دیگر برخی دیگر میگویند وضعیت نوآوری كشور چندان بد نیست اما مشكل اصلی در مهاجرت تیمهاست.
تحریم و آثار آن دوجانبه است؛ یكی اثرات مستقیم تحریم است مثل تحریم فناوری و دیگر آثار جانبی آن، مثلا تحریم شریط اقتصادی را دشوار كرده و روی فعالیت تعدادی از افراد كه با ریسك بالا كار میكردند و مساله امیدواری در كسب و كارشان همیشه حرف اول را میزند، تاثیر میگذارد.
در شرایطی كه عرصه فعالیت بر استارتآپها تنگ میشود، خیلی از آنها به فكر مهاجرت میافتند كه اتفاق ناخوشایندی است. خیلی از كشورها مانند هلند، استرالیا، اتریش، كانادا و امارات چیزی به نام ویزای استارتآپی دارند؛ كافی است افراد به آنها اثبات كنند كه استارتآپی مشغول به فعالیت بودهاند و میخواهند ایده خود را به كشور آنها ببرند.
وضعیت برخی استارتآپهای بزرگتر در شرایط تحریم بهتر است، چرا كه نرم افزارهای كاربردی خود را توسعه دادهاند و به كشورهای دیگر نیاز ندارند. اما متاسفانه در این كسب و كارها كه اتفاقا منابع مالی دارند و سرمایه خوبی هم جذب كردهاند فضای ناامیدی رواج دارد.
معضل مالی و سرمایهگذاری برای استارتآپها
طبق پژوهشها بزرگترین چالشی كه دامنگیر فضای استارتآپهای ایرانی شده است، بحث تامین مالی و سرمایهگذاری است. این مساله موضوعی طبیعی برای هر استارتآپ بوده و ممكن است آن استارتآپ به هر دلیلی نتواند به فعالیت خود ادامه دهد و به سودآوری شود.
از طرفی دیگر پیش بینی چنین موضوعی در هر استارتآپ میتواند سخت و حتی غیرممكن باشد. مشكل دیگر عدم شناخت و آگاهی سرمایهگذاران بخش خصوصی نسبت به فضای كسب و كارهای اینترنتی است كه باعث افزایش عدم اطمینان و اعتماد سرمایهگذاران شده است. علاوه بر این تعداد نهادها و اتحادیههای سرمایهگذاری كه از طرف دولت پشتیبانی شوند بسیار كم بوده و معمولاً هیچ پشتیبانی مناسبی از این بابت صورت نمیگیرد.
البته امروزه برای حل مشكلات تامین مالی و سرمایهگذاری اقداماتی در بخش خصوصی رخ داده و شركتهایی با عنوان «شتابدهندهها» شكل گرفته و توانستهاند قسمتی از بار فضای كسب و كار استارتآپی را به دوش بكشند.
مرتضی دانش، مدیرعامل شركت سرمایهگذاری خطرپذیر شركتی به پیوست درباره مهاجرت دانشآموزان و دانشجویان در حوزه استارتآپی گفت: «در حال حاضر باتوجه به وضعیت اجتماعی و اتفاقاتی كه در جامعه در حال رخ دادن است، مهاجرت گزینه اول دانشآموزان و دانشجویان است تا كسب و كار خود را به خارج از ایران ببرند. موج مهاجرتی گستردهای در بین جوانان وجود دارد كه معتقدم اگر شرایط بهبود پیدا كند شاهد برگشت این جوانان خواهیم بود. در اكوسیستم ما افراد زیادی مهاجرت كردهاند و كسانی كه ماندهاند امكان رفتن نداشتهاند. ترجیح ما این است كه روی تیمهایی سرمایهگذاری كنیم كه احتمال خروج آنها كمتر است و تیمها را با وسواس بیشتری انتخاب میكنیم. اما اگر استارتآپی نیاز به توسعه بازار خارج از كشور دارد سعی میكنیم كمكرسان باشیم.» او درباره رده سنی استارتآپها میگوید: «استارتآپها باید توجه كنند هرچه سن بالاتر میرود احتمال موفقیت بیشتر میشود چرا كه در سنهای پایین معمولاً مراجعهكنندگان تفكر درستی درباره استارتآپ و كسبوكار ندارند.»
تمركز استارت آپها به هوش مصنوعی و ارز دیجیتال
دانش، درباره ایدههایی كه استارتآپها بیشتر به دنبال پیشرفت در آن حوزه هستند میگوید: «به تازگی تمركز در هوش مصنوعی و ارز دیجیتال بیشتر شده است و ایدهها بیشتر حول این حوزهها مطرح میشوند. واقعیت این است كه وضعیت فعلی شتابدهندهها به مثابه دوره پسابلوغی است. معتقدم تصورات و توهمات سرمایهگذار و سرمایهپذیر بعد از سال ۱۳۹۲ فروریخت چرا كه حوزه استارت آپی بسیار جوان بود و ویسیها و شتابدهندهها در حال شكلگیری بودند.»
او با اشاره به فراز و فرود موج استارتآپها در ایران گفت: «اوج اكوسیستم استارتآپی كشور در سال ۱۳۹۵ و ۱۳۹۶ بود كه رویدادهای استارتآپی در كشور در حال گسترش بود. اما متأسفانه بعد از آن در سال ۱۳۹۸ و اتفاقاتی كه سلسلهوار رخ داد باعث ركود این اكوسیستم شد. تا سال ۱۴۰۱ فضای استارتآپی مدام در حال انقباض و انبساط بود. این اتفاقات اینترنت روی اینترنت موثر بود و موجب شد كه شتابدهندهها تأثیرپذیری بیشتری داشته باشند و موج دیگری از خروج تیمهای استارتآپی شكل بگیرد.»
مهاجرت و نبود سرمایهگذار؛ مشكلات آینده استارتآپها
حامد انتظاریان هم درباره مهاجرت تیمهای استارت آپی بیان كرد: «گاهی نگاه استارتآپ در مورد مهاجرت این است كه به دلایلی مانند نداشتن سرمایه و رشد مناسب، مهاجرت میكند تا بتوانند شانس و توانمندی خود را در فضای جدیدی امتحان كند. محدوده سنی تیمهای استارت آپی، عمدتاً ۲۰ تا ۲۵ سال است و در حوزههایی مانند هوش مصنوعی، فین تك و حوزه سلامت فعالیت میكنند.» انتظاریان در نهایت درباره آینده تیمهای استارتآپی و شتابدهندهها گفت: «معتقدم مهاجرت، نبود منابع انسانی و نبود سرمایهگذار در مراحل بعدی، پایه مشكلات امروز هستند.»
وضعیت استارتآپ در دوران شكلدهی در شتابدهندهها
همچنین سهیل عباسی درباره فرآیند جذب نیرو تیمهای استارت آپی به پیوست گفت: «برخی از شتابدهندهها به صورت كلی و معمولا قبل از قرارداد با تیمها شرایط و برنامههای اعضای تیم را بررسی میكنند و اگر تیمها قصد مهاجرت دارند باید بیان كنند.
چرا كه ممكن است یكی از شروط قراردادها ماندن در ایران تا زمان مشخصی باشد. البته ما اگر بتوانیم شرایطی را مهیا كنیم یا فرصتهایی را ببینیم كه میتوان محصول و یا خدمت یكی از استارتآپها را به بازارهای بزرگتر خارج از كشور ارایه كنیم، در این زمینه كمك میكنیم و این را به كسب و كارهای تحت حمایتمان هم پیشنهاد میكنیم كه وقت و انرژیشان را روی ساختن محصولاتی بذارند كه بتوانند به صورت بینالمللی خدمات ارایه دهند.»
او اظهار كرد: «با توجه اهمیت هوش مصنوعی و روند رو به رشدی كه این فناوری دارد بیشتر روی راهحلهایی سرمایهگذاری میكنیم كه بتوانند از این فناوری در حل مسائل استفاده كنند. برای مثال دستیار هوش مصنوعی، مدیریت قراردادهای حقوقی، استفاده از هوش مصنوعی در آزمایشات بالینی و ارایه تحلیل این آزمایشات به صورت شخصیسازی شده، ارایه خدمات برق ساختمان به صورت سیستماتیك و در سریعترین زمان و با فرآیندهای مشتری محور، پلتفرم آموزش تعاملی بر اساس هوش مصنوعی از جمله ایدههای استارتآپها است.»
عباسی درباره چشمانداز شتابدهندهها و استارتآپها بیان كرد: «مدتی است كه شكلگیری تیمهای جدید و كارآمد كم شده و این موجب شده است تعداد ورودی همه شتابدهندهها و نهادهای حمایت نوآوری به صورت چشمگیری كاهش یابد. مشكل دیگری كه در بین تیمهای متقاضی ورود به شتابدهندهها هست نبود دانش لازم كسب و كاری و نبود درك مناسب از فرهنگ كارآفرینی در تیمهای كم تجربهتر است.
همچنین به دلیل كم بودن میزان توسعه فناوریهای جدید داخلی، در دسترس نبودن نیازهای واقعی صنایع، دسترسی نداشتن مناسب به فناوریهای جهانی، نرخ شكلگیریایدههای خلاقانه و تأثیرگذار مطلوب نیست. تا زمانی كه سازوكارهای نقد شوندگی به صورت قابل توجهی در كشور نهادینه و اجرا نشود و نمونههای موفقیت بزرگ ایجاد نشود، نمیتوان انتظار داشت كه چشمانداز موفقی كه تیمهای نوپا را به حركت وا میدارد، پایدار بماند.»
مطالب مرتبط:
سرعتگیرهای نفسگیر استارتاپها
حداقل 50 درصد متخصصان استارتاپی یا مهاجرت کردهاند یا به آن فکر میکنند