رشد ۱۴۰۱؛ رنج بی‌ثمر

از به هم پیوستن چرخه‌های تجاری، می‌توان مسیر بلندمدتی را ترسیم کرد که در آن اقتصاد به رشد پایدار رسیده و متوسط رشد بلندمدت، عددی مثبت است. این در حالی است که در حرکت زیگزاگی رشد، سطح تولید واقعی به سطوح قبلی باز می‌گردد و برای گامی رو به جلو، به ناچار باید از صفر آغاز کرد. داده‌های اقتصاد ایران درباره رشد چه می‌گویند؟

به گزارش پایگاه خبری بهره ورنیوز به نقل از دنیای اقتصاد، مريم‌السادات علم‌الهدی، دانش‌آموخته کارشناسي‌ارشد اقتصاد دانشگاه‌ الزهرا در یادداشتی نوشته است:

«مجازات سیزیف این بود که سنگی را از دامنه کوه تا قله به دوش بکشد و هر بار که به قله می‌رسید، سنگ بزرگ بار دیگر به دامنه می‌غلتید.» داستان این اسطوره یونانی، بی‌شباهت به ماجرای رشد اقتصادی ایران نیست. پس از هر صعود، پیش از اینکه روند پایداری شکل بگیرد، نرخ رشد اقتصادی به نقطه صفر یا حتی زیر صفر برمی‌گردد و بعد حرکت از قله به دره و این ماجرایی است که پس از هر فصل برای رشد اقتصادی تکرار می‌شود. آیا این حرکت زیگزاگی را می‌توان به عنوان چرخه‌های تجاری در نظر گرفت؟

در توضیح چرخه‌های تجاری به‌طور ساده می‌گوییم اقتصاد به‌طور طبیعی فازهای رونق و رکود را در طول زمان تجربه می‌کند. وقتی که اقتصاد، به درستی کار می‌کند، رشد بیشتر، رفاه بیشتری را به همراه دارد، معمولا رشد مصرف و رشد تولید ناخالص داخلی در طول دوره رونق، همسو هستند، اما رشد مصرف نمی‌تواند همواره ادامه پیدا کند.

در یک نگاه عرضه-تقاضایی گفته می‌شود رشد مصرف در دوره رونق می‌تواند از رشد تولید سبقت بگیرد و این یعنی به هم خوردن تعادل پول و کالا که در نهایت تورم را به سمت بالا هل می‌دهد. در چنین مرحله‌ای، اقتصاد در قله رونق ایستاده است و پس از آن سراشیبی آغاز می‌شود؛ فاز رکود. با ورود اقتصاد به دوره رکود، تورم عقب می‌نشیند. در اینجا اقتصاد به دره چرخه تجاری رسیده است و بعد از بهبود، بار دیگر در مسیر رونق قرار می‌گیرد. تفاوت چرخه تجاری با حرکت زیگزاگی چیست؟

در هر چرخه، یک صعود و نزول دیده می‌شود و این مشابه حرکت زیگزاگی است، اما وقتی در بلندمدت، چرخه‌ها را به‌صورت یک مسیر پیوسته در نظر بگیریم، یک تفاوت دیده می‌شود. هر چرخه، یک‌گام در مسیر بلندمدت است.

در واقع از به هم پیوستن چرخه‌های تجاری، می‌توان مسیر بلندمدتی را ترسیم کرد که در آن اقتصاد به رشد پایدار رسیده و متوسط رشد بلندمدت، عددی مثبت است. این در حالی است که در حرکت زیگزاگی رشد، سطح تولید واقعی به سطوح قبلی باز می‌گردد و برای گامی رو به جلو، به ناچار باید از صفر آغاز کرد. داده‌های اقتصاد ایران درباره رشد چه می‌گویند؟

همان‌طور که مشخص است، در دوره‌های رشد نزولی، سطح تولید ناخالص داخلی عقب‌نشینی می‌کند و به سطوحی پیرامون سطوح قبلی باز می‌گردد. علاوه بر این، رشد منفی در مواردی، سطح تولید را حتی به سطحی پایین‌تر از سطوح قبلی بازگردانده است. 

اگر بهار 1390 را به عنوان مبدا تحلیل در نظر بگیریم، مشاهده می‌شود که سطح تولید در فاصله زمستان 1390 تا زمستان 1394 در سطحی پایین‌تر از مبدا تحلیل قرار گرفته است و گویی در زمستان 1394 تولید بار دیگر حرکت خود را از نقطه صفر آغاز می‌کند. همچنین از ابتدای سال 1390 تا پایان سال 1394، تولید ناخالص داخلی به قیمت‌های ثابت 1390 فقط در دو فصل، بیش از سطح بهار 1390 بوده است.

رشد مثبت از زمستان 1394، خروج آن از دامنه منفی و قرار گرفتن در روند صعودی که در نیمه سال 1394 آغاز شد و تا پایان سال 1395 ادامه پیدا کرد نیز نتوانست سطح تولید را از مسیر زیگزاگی خارج کند. در ادامه، پس از روند نزولی رشد از بهار 1396 و قرار گرفتن آن در دامنه منفی از تابستان 1397، بار دیگر سطح تولید در پایان سال 1397 به نقطه آغاز دهه 1390 یعنی بهار 1390 بازگشت. 

با وجود رشد مثبت در یک فصل سال 1398 بار دیگر در پایان این سال نیز سطح تولید در نقطه آغاز قرار گرفت. اما شاید بتوان بهار سال 1399 را آغاز دوره‌ای تازه دانست. رشد اقتصادی از بهار 1399 تا پایان سال 1401 در هیچ فصلی، منفی نبوده است. سطح تولید نیز که در بهار 1399، در نقطه صفر دهه 1390 قرار داشت تا پایان سال 1401 با اینکه در برخی از فصل‌ها عقب‌گرد داشته اما به نقطه آغاز تحلیل بازنگشته است. بنابراین شاید این‌بار بتوان امیدوار بود که سنگ رشد و تولید، پس از 12 فصل، بار دیگر به پایین نخواهد غلتید.

مطالب مرتبط:

چرا خانوارها مزه رشد را نمی‌چشند؟

اشتراک گذاری:



دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *